عصر دیروز، چهارشنبه 22 اردیبهشت 1389، ستاد اداری جماعت دعوت و اصلاح ایران تشکیل جلسه داد و جدیدترین مسایل مناطق حوزهی فعالیت خود را مورد بحث و بررسی قرار داد.
در این جلسه، ضمن تأکید بر ضرورت یافتن راهحلهای منطقی و کمهزینه، برای مدیریت شکافهای موجود در جامعه و به حداقل رساندن تنشها، ستاد اداری جماعت اعدامهای اخیر را به فرض صحت اتهامات وارده، برخلاف مصالح کشور ارزیابی، و از این رویه ابراز نگرانی کرد؛ جماعت دعوت و اصلاح ایران از بدو تأسیس همواره بر اصل پرهیز از خشونت، به منزله یک رویکرد محوری کار مدنی تأکید داشته و بر این باور است، پاسخدادن خشونت با ابزار خشونت نیز، تنها به پیچیدهترشدن شرایط میانجامد و بر این مبنا، ضرورت تصمیمگیری عقلانی و مبتنی بر حفظ حقوق و کرامت انسانی شهروندان و ثبات و آرامش جامعه به اولیای امور و فعالان عرصه مدنی یادآوری مینماید.
گفتنی است ستاد اداری جماعت دعوت و اصلاح به صورت هفتگی تشکیل جلسه میدهد.
نظرات
سلام<br /> مانیز مانند ستاد اداری این اعدامها را بر خلاف مصالح کشور می دانیم
ایجاد تنفر مردم در ر ابطه با اعدام همشهریان و هم زبانان نسبت به دولت چند برابر شده و خواهد شد <br /> تا کی این همه بی عدالتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ما هم به نوبه خود این اعدامهای ناعادلانه را محکوم می نماییم
دوستی نوشته است چرا جماعت دوپهلو حرف میزند؟ سؤال ایشان محترم است؛ اما درعجبم خودشان که احساس تکلیف کردهاند داد بزنند وبیداد را افشا کنند، چرا نخواستهاند (یا جرأت نکردهاند) نام مبارکشان را هم درج کنند؟<br /> تا آنجا که بنده اطلاع دارم، جماعت دعوت واصلاح ایران دارای یک هویت شناخته شده فرهنگی اجتماعی ودینی است، و براین اساس و در چارچوب شرایط جاری کشور، این موضع کاملا بجا و نانوشتههای آن قابل درک است.<br /> <br /> ضمنا من در این متن ترکیب "مصلحت نظام" را ندیدم. مگر اینکه شما کشور را به نظام ترجمه کرده باشید.<br /> <br /> در پایان خواستم یادآوری کنم جماعت دبیرکل دارد نه مرشدعام.<br /> <br /> اگر خواستید پاسخ دهید منّت بگذارید نام شریفتان را هم قید بفرمایید تا بتوانیم در سقف آزادیها مقدورات کشور، با هویت شناخته شده همدیگر را مخاطب قراردهیم.<br /> <br /> محمد آزاد عباسی خانقاه<br /> <br /> هوادار جماعت - مهاباد
ba arze salam. manam ba baradaram aghaye abasi mowafegham.<br /> matin lotfi... havadare ikhwan ol-moslemun
از این که جماعت این بار اظهار نظر کرد کار خوبی است اما عجب از این اطلاعیه که می گوید به خلاف مصالح نظام است مگر این برادران دین را فدای مصالح نظام می کنند که نظام دیکتاتور ایران با نام دین با این کارها بیش از همه چهره دین را مخدوش کرده است. چرا همیشه وضوح در گفتارتان نیست. همیشه دو پهلو حرف می زنید. مردم بیدار شده و کاغذ سفید می خواند. برادران اگر می خواهید در آینده در میان مردم جایی داشته باشید با این نوع گفتارها خودتان را خسته نکنید واضح حرف بزنید و بگویید این ظلمی است که به اقوام می شود به ویژه به ملت کرد که در سالگرد سفرکردستان دسته گلی به ملت کرد دادند تا بگویند که این هدیه سالگرد سفر است.<br /> شما که ادعای دین می کنید مگر نمی دانید محاکمه بدون رعایت هیچ اصل و اساس اسلامی انجام گرفته پس با این وجود آیا اعدام شایسته آنان بود این در صورتی است که مرشد عام دارند علم حقوق می خوانند پس باید بیش از همه به اوضاع آگاه تر باشند.
درقضاوتتان درباره ی امور مصاح دین را برمصالح ، برمصالح حزبی وسازمانی ترجیح دهید؛ چون حزب باید وسیله ای درخدمت دین باشد ، نه اینکه خود به هدفی تبدیل شود که همه چیزرا فدای آن کرد.
دو نکته در متن اطلاعیه جای بسی تامل و بازنگری است: 1-.... بر خلاف مصالح کشور....<br /> 2-...پاسخ دادن خشونت با ابزار خشونت...<br /> برادران دینی! در نکته اول ، روی دیگر سکه این است که اگه شرایط کشور چنین و چنان باشد و به قول اهل سیاست بحرانی نباشد، چنین اعدام هایی امری مصلحتی است و اینطور برداشت میشود که علت ناروایی چنین اعدام هایی فقط به دلیل وخیم تر شدن اوضاع سیاسی جامعه و به خطر انداختن امنیت است نه ناروایی و غیر قانونی بودن داتی خود اعدام. اضروری است به حکم شرعی و انسانی و علل و تاریخچه چنین اقداماتی در ایران وهم چنین به اهداف و انگیزه عاملان اینگونه اقدامات توجه ویژه ای شود. تجاوز و تعدی کردن به حقوق دیگران امری نسبی نیست پس مصلحتی هم نیست و محدود به مقاطع زمانی ومکانی خاصی نخواهد شد اما با کمال تاسف در اطلاعیه،نامناسب بودن شرایط زمانی و سیاسی جامعه سبب اصلی نگرانی جماعت اصلاح شده است. و نتیجه اینکه چنین اقداماتی مشروط به اوضاع کشور بوده وذاتا امری ناروا نیست. آیا میشود کشت وکشتار را مشروط به مصلحت و عدم مصلحت کشور در نظر گرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟<br /> آیا چنین برداشتی به معنای فدای کردن حقوق انسانی و مدنی آدم ها درقبال حفظ امنیت و حکومت داری نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟<br /> در نکته دو ، اتهامات وارده به مقتولین وهمچنین سوابق و فعالیت و مدنی، ملی و سیاسی انها دقیقا به " خشونت" ارزیابی شده است . برخورد عاملان رانیز خشونت فرض شده، اما خشونتی که در قبال عملکردخشونت آمیز مقتولین صورت گرفته ، خشونت در مقابل خشونت! از آنجا که اوضاع سیاسی مناسب نبوده خشونت اوامر امر مصلحتی نبوده است!<br /> 1- خشونت دانستن اقدامات مقتولین بر اساس کدام ادله شرعی، مدنی و قانونی صورت گرفته است؟؟؟؟؟؟؟؟<br /> 2- احزاب اسلامی مثل خوتان نیز شهدای گران قدری دارد همچون کاک ناصر، پس لابد عملکرد چنین افرادی نیز خشونت آمیز بوده که شهیدش کردند؟<br /> 3- خشونت دانستن عوامل چنین اقداماتی ، فقط به بخاطر خدشه وارد شدن به مصلحت کشور است؟ پس کرامت انسانی ، آزادی بیان و عقیده و...، حقوق مدنی وشهروندی و....چه خواهد شد. در ضمن چنین اقداماتی محکوم نشده فقط به ابراز نگرانی کفایت شده است.<br /> <br /> یاداوری به برادر مهابادی: برادر جان ذکر یا عدم ذکر نام هیچ کمکی به بحث نخواهد کرد و ذکر کردن نام خود ، به معنای جرات و شجاعت نیست ، بلکه در بیان آزاد اندیشیدن و بیان واقعیت است. امیدوارم نقد پذیر باشید<br /> <br /> م- س از دیواندره<br />
برادران جماعت:<br /> چرا نظام حاکم با کاک ناصر چنین برخوردی داشت؟؟؟؟؟؟؟؟ لابد اقدام این شهید بزرگ هم خشونت آمیز بود که جزایش آنهمه شکنجه وآزار و سرانجام شهادت شد!!!؟؟؟( طبق اطلاعیه خودتان ، پاسخ خشونت ،خشونت است)<br /> <br /> ای کاش این ابراز نگرانی و موضعگیری هم نداشتید چراکه .........
<br /> دوست ناشناس سلام<br /> <br /> اولاً نمیدانم به اصطلاح مدیران سایت، چرا واکنشی به کامنتها نشان نمیدهند. لابد میخواهند بگویند خیلی دمکرات هستند(منظورم مردمسالار است ها!)<br /> <br /> ثانیاً همینکه خودت را با دو حرف معرفی کردهای، سقف کوتاه امکان اظهار نظر را به تصویر کشیدهای. چرا شما و یا برادر إپوخه حاضر نیستید با معرفی هویت خود، مصلحت شخصیتان به خطر بیفتد، اما انتظار دارید جماعتی به طول و عرض آن لوزی بزرگ -ازسرخس تا عسلویه و از ماکو تا چابهار- با ورود تفصیلیتر به چنین موضوع حساسی، مصلحت جمعی خود و اعضایش، وامکان ادامه فعالیتش را به مخاطره بیندازد؟<br /> <br /> ثالثاً نظر دادن که با طولانی کردن صف علامت سؤالها عیار منطقیاش بالا نمیرود. با یک علامت سؤال میتوانستی وضعیت استفهام را نمایان سازی.<br /> <br /> رابعاً در این متن کوتاه، به ظرافت عبارتهایی از قبیل "... به فرض صحت ..." آورده شده است، که عدم توجه به اینها باعث شدهاست بدون توجیه منطقی، به آن استدلالات طویل وعریض بپردازی و آسمان را به ریسمان ببافی ... (از تلخی لحنم پوزش میخواهم) <br /> <br /> خامساً تصور نمیکنم انتظار داشته باشید در این اوضاع واحوال ملتهب، جماعت کمپین ملی بر علیه مجازات اعدام راه بیاندازد! بالاخره در این شرایط بیش از اظهار نگرانی آیا میتوان انتظار دیگری داشت؟<br /> <br /> سادساً مدیریت سایت کجاست؟ پاسخ این سؤالها را نمیخواهید بدهید؟ (به این جا که رسیدم "م.س" عزیز را درک کردم، چون خودم یک عالمه علامت سؤال ردیف کردهبودم!)<br /> <br /> محمدآزاد عباسی خانقاه<br /> <br /> هوادار جماعت - مهاباد<br />
<br /> ببخشید دونکته را فراموش کردم:<br /> <br /> آیا اتهامات مذکور در پروندههای اخیر -تأکیدمیکنم: به فرض صحت- مصداقی غیر از خشونت میتوانند داشته باشند؟<br /> <br /> درموضوع شهید سبحانی، آغازگر ماجرا حاکمیت بود نه جماعت؛ و البته واکنش جماعت -با اطلاع اندکی که من از آن دوره دارم - کاملا مبتنی بر اصل پرهیز از خشونت بود.<br /> <br /> ضمنا إپوخه منتقد محترمی بود که در خبر فیلتر نوگرا گلایه کرده بود. (گلایه که چه عرض کنم، له و لورده کرده بود!)<br /> <br /> محمد آزاد عباسی خانقاه
برادر گرامی کاک محمد آزاد عباسی خانقاه- هوادار جماعت - مهاباد<br /> <br /> ضمن ابراز مسرت از اظهار نظرهای جنابعالی، به اطلاع می رسانم <br /> انشاالله <br /> به زودی <br /> سخن هایی را که چندین و چندین بار از کانال های گوناگون به استحضار رسانده ام و بار آخر بدون نام! <br /> باز هم<br /> اعلام خواهد کرد. <br /> اما برادر! به راستی "م- س از دیواندره" خوب نوشته اند که نوشتن نام و مشخصات هیچ تاثیری در حقانیت یا عدم حقانیت موضوعات ندارد.<br /> دلیر مردوخی - مریوان <br /> <br />
برادر گرامی کاک محمد آزاد عباسی خانقاه- هوادار جماعت - مهاباد<br /> <br /> ضمن ابراز مسرت از اظهار نظرهای جنابعالی، به اطلاع می رسانم <br /> انشاالله <br /> به زودی <br /> سخن هایی را که چندین و چندین بار از کانال های گوناگون به استحضار رسانده ام و بار آخر بدون نام! <br /> باز هم<br /> اعلام خواهد کرد. <br /> اما برادر! به راستی "م- س از دیواندره" خوب نوشته اند که نوشتن نام و مشخصات هیچ تاثیری در حقانیت یا عدم حقانیت موضوعات ندارد.<br /> دلیر مردوخی - مریوان <br /> <br />
دلیرمردوخی- عضو کوچک جماعت دعوت و اصلاح ایران- مریوان:<br /> <br /> سلام<br /> برادر محمدآزاد عباسی خانقاه - هوادار جماعت - مهاباد<br /> <br /> هرچند مساله بسیار عمیق تر از آن است که بشود "حالا"و "اینجا"<br /> باز گفت اما فعلا این ها را داشته باشید تا بدانید که من با چه "معیاری" سخن می گویم و چه می خواهم. <br /> انگشتان من شاهدان من در روز قیامت هستند که چه تایپ می کنم و به هرچه می نویسم افتخار می کنم چون به مبانی فکری این جماعت ایمان دارم.<br /> <br /> من سوالات خودم را تکرار می کنم و از شما می خواهم با " تقوای کامل" و به دور از دایره مریدی و هواداری و هواخواهی آن را با دو بیانیه جماعت در سال 1384 و مرامنامه و رویکردها و راهکارهای جماعت مقایسه کنید ببینید من چه خواسته ام؟ آیا به قول شما مریدپروری وعوامفریبی خواسته ام یا این که:<br /> کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون(صف-3)<br /> <br /> - به قول پدرم هرچه می گویم باید بتوانم در هر جایی! از آن دفاع کنم: پیش شما، دیگران و دیگران دیگر!<br /> <br /> ابتدا نظری که در 23 اردیبهشت ثبت کردم:<br /> ----------------------<br /> هر آن چیزی که موجود است قابل تجربه است , اما اگر وجود یا بود و نبود اش مهم نباشد این یعنی اپوخه- تعلیق وجود (Epoch)- یا در پرانتز گذاشتن وجود!<br /> شما را فیلتر کنند یا نکنند چی از این عالم کم می شود؟<br /> از سال 84 چه گلی به سر اهل سنت زدە اید؟<br /> توانستید حق داشتن مسجد را در تهران برجسته سازید؟<br /> توانستید برای ساماندهی! مدارس اهل سنت کاری بکنید؟<br /> توانستید اندکی از توهین ها و تحریف های کتاب های آموزشی مدارس رسمی کم کنید؟<br /> توانستید صدا و سیما را مجاب کنید که کمتر به اهل سنت توهین کند؟<br /> نتوانستید!<br /> و برای همین هم هست که در ایران هیچ کس شما را نمی شناسد. و نه در خارج از ایران هم نامی از شما هست!<br /> شما دارید چکار می کنید؟<br /> یا به نظر خودتان همین که کاری نکرده اید خودش کاری است!<br /> -------------<br /> و حالا :<br /> بیانیه انتخابات * خرداد1384<br /> بیانیهی شمارهی یک جماعت دعوت و اصلاح ایران پیرامون نهمین انتخابات ریاست جمهوری<br /> <br /> در آستانه برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که شرایط خاص داخلی و بین المللی کنونی بر اهمیت آن افزوده و گروه ها،احزاب و شخصیت ها رابه تکاپوی فکری وعملی واداشته است، به عنوان جمعی ازایرانیان اهل سنت، که مانند دیگر هموطنان، خواهان رعایت حرمت وحقوق انسانی وسوق دادن کشور به سوی پیشرفت وآزادی و عدالت هستیم، برخود لازم دانستیم به حکم احساس مسئوولیت ودر راستای تلاش برای بهبود اوضاع جامعه و مشارکت درآبادانی وتوسعه فرهنگی، سیاسی واقتصادی کشور، به طرح دغدغه ها، مطالبات وانتظارات خود بپردازیم و ضمن بیان این خواسته ها وبا پیشنهاد مزایده ای سیاسی، کاندیداهای ریاست جمهوری را به ارزیابی و اعلام موضع دعوت نماییم، چرا که با سپری شدن بیش از ربع قرن از پیروزی انقلاب وبرقراری ثبات نسبی در کشور و فرونشستن شور و هیجان انقلاب و جنگ تحمیلی، بهانه ای برای بی اعتنایی به مطالبات مشروع و قانونی جامعه اهل سنت باقی نمانده است.<br /> الف) گرچه پیروزی انقلاب اسلامی مدیون ایثار عموم ملت ایران و از جمله اهل سنت بود، اما وقوع پاره ای تحولات ناسازگار با سرشت فرامذهبی اولیه انقلاب در جریان تکوین و استقرار نظام جمهوری اسلامی،شادمانی و امیدواری ایرانیان اهل سنت را در کمال ناباوری و حسرت، به سرخوردگی و رنجیدگی مبدل نمود و روند حوادث و تصمیمات بعدی، آشکارا جهتی خلاف حقوق و انتظارات این عده از هموطنان یافت. با این وصف، اهل سنت ایران، با درک شرایط بحرانی و سرشار ازهیجان اوایل انقلاب و سپس جنگ تحمیلی، طریق متانت و مدارا برگزیدند و به انتظار فردای بهتر، صبوری پیشه ساختند،اما دریغا که در دوره سازندگی، همان روند نامطلوب تداوم یافت وافزون بر آن،نخبگان و فرهیختگانی از اهل سنت زندانی، تبعید و یا با مرگهای مشکوک رهسپار سرای باقی شدند! پس از دوم خرداد 1376 و آغاز دوران اصلاحات که بار دیگر شعارهای اولیه انقلاب طرح و پاره ای سیاست های قبلی تعدیل و ضرورت رعایت حقوق شهروندی مورد توجه قرار گرفت، گشایش ملموسی در اوضاع همگان واز جمله اهل سنت نیز رخ داد که ادای شکر و دعا برای تداوم آن، مقتضای قدرشناسی است؛ اما اصلاحات نه یک فرآورده بلکه یک فرآیند است و اساساً تدریجی و طولانی بودن، جزء اوصاف بنیادین آن بوده و از قضا انگیزه صدور این بیانیه هم ادامه وتکمیل همان روند است.<br /> ب) ما در عین احترام و اعتراف به همه مذاهب اسلامی و پذیرش ضرورت بررسی روشمند اندیشه ها و مکاتب که زمینه ساز شکوفایی فکری و توسعه ی اندیشگی جامعه است،معتقدیم که آلوده سازی فضای گفتگو وتبادل آرا به توهین وتحقیر وتمسخر، سلب فرصت تبیین از طرف مقابل، طرح وترویج علنی یا غیر علنی اتهامات و پیشداوری های منفی علیه دیگران،هتک صریح مقدسات در برخی محافل مذهبی و رسانه های گروهی و ... ، عامل اساسی تکوین نگرش منفی علیه اهل سنت، تزییناتی ماندن قوانین ناظر به حقوق آنها وتحدید عملی کلیات قانون اساسی است. البته بنا به دلالت تجربه و نظر غالب تحلیل گران،نهادهاوابزارهای دمکراتیک مانند قانون،مجلس، حزب،انتخابات و ... ، در غیاب نگرش مثبت و اراده دموکراتیک حاکمان و فقدان پیش زمینه روانشناحتی وفاق و توسعه سیاسی، فاقد کارآیی لازم بوده و جگردوزی چه می آید از آن تیری که در کیش است؟! از این رو تبلیغ ایده جامعه مدنی یا دمکراسی بدون زدایش یا تعدیل نگرش های واگرایانه، گرهی از کار فروبسته اقوام و مذاهب غیر حاکم نخواهد گشود.<br /> ج) یکی از اصلی ترین شاخص ها و معیارهای ارزیابی حکومت ها، شعاع دایره شمول اجتماعی و به تعبیری دیگر، مساحت قاعده هرم قدرت است که با مشروعیت وبقای حکومت رابطه مستقیم دارد. راه پوشش دادن گروه های مختلف جامعه هم، نه مجامله ظاهری و نوازش های کلامی کلیشه ای، بلکه رعایت حرمت و حقوق انسانی و سهیم نمودن آنها در اداره امور کشور به فراخور وزن اجتماعی اشان است. لازم به ذکر است که اعمال تبعیض مستمر مذهبی - قومی در توزیع قدرت، ثروت وفرصت های اجتماعی می تواند زمینه ایجاد فاصله میان اهل سنت ایران و حکومت - و البته نه ملت یا کشور - را فراهم نماید. این تبعیض ها با به حاشیه راندن اهل سنت،علاوه بر تضییع حقوق اساسی، منزلت اجتماعی آنها راکاهش داده و به روان آنها نیز آسیب های جدی وارد می کند؛تا آنجا که امروزه یکی از نگرانی های شخصیت ها و گروه های سنی متمایل به مشارکت سیاسی و حضور در ساختار قدرت، از دست رفتن پایگاه و مقبولیت اجتماعی است!اصولا بخش عمده ای از کامیابی در تقویت وفاق و افزایش ضریب امنیت ملی، در گرو تصحیح و تعدیل عملکردهای ناصواب در تقسیم حقوق اجتماعی، پرهیز از تقسیم نان از روی ایمان، رفع محدودیتها و محرومیت ها،جایگزینی فرهنگ شایسته سالاری به جای تبعیض مذهبی - قومی و بالاخره التزام عملی به اخوت اسلامی است.<br /> د) تجربه های تاریخی و جامعه شناختی نشان داده است که دخالت سلبی یاایجاد حکومت ها در امور مذهبی و اعمال فشار و تبعیض حکومتی بر پیروان دیگر مذاهب، جز ایجاد وتشدید تعصب در طرف مقابل وتضعیف اعتماد،نتیجه دیگری در بر نداشته است.<br /> ه) با عنایت به اصول سوم وپانزدهم و فصل سوم قانون اساسی و نیز مواد بیست و دوم و بیست و سوم اعلامیه حقوق بشر اسلامی )قاهره، 1990) ناظر بر ضرورت بهره مندی عموم شهروندان از حقوق اساسی و در راستای تحکیم دموکراسی و آزادی های عمومی،مهم ترین مطالبات کنونی خویش را به شرح ذیل مطرح وکاندیداهای محترم ریاست جمهوری را به عطف توجه به این موارد و بیان شفاف مواضع خویش دعوت می نماییم.<br /> 1- در چارچوب خواست عمومی ملت ایران، همبستگی ملی و مشارکت عمومی را تنها در پرتو برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی ممکن دانسته و بر اهمیت و ضرورت این امر تاکید می نماییم.<br /> 2- شایسته است به گفت و گوی برابر و عادلانه اقوام، مذاهب و گروه ها درداخل کشور اهمیت داده و مقدمات اجرای آن به منظور رفع تبعیض ها و اجرای اصول معطله قانون اساسی فراهم گردد.<br /> 3- توجه و اهتمام جدی به اجرای اصل دوازدهم قانون اساسی مبنی بر لزوم تنظیم مقررات محلی براساس مذهب اکثریت ساکنان مناطق مختلف کشور وعدم دخالت درامور مذهبی آنان.<br /> 4 -توجه واهتمام جدی به حفظ هویت قومی و رعایت احترام اقلیت ها،نظر به تنوع فرهنگی و قومی ایران وبا تاکید براجرای اصل پانزدهم قانون اساسی،ناظر به تدریس زبان های قومی در مقاطع مختلف آموزشی.<br /> 5 -در شرایط وجود منع قانونی تصدی ریاست جمهوری برای اهل سنت، بستن کابینه به روی آنان را بی توجهی به حقوق اساسی این شهروندان می دانیم،لذا مصرانه خواستار حضور اهل سنت در ترکیب کابینه آتی هستیم.<br /> 6 -بستر سازی برای رشد و توسعه فرهنگی مناطق اهل سنت با فراهم آوردن زمینه برخورداری شایسته از رسانه های همگانی،تسهیل صدور مجوز نشریات وحذف سانسور در ممیزی کتب.<br /> -7 تفویض تولیت اوقاف و اداره امور مذهبی اعم از انتخاب ائمه جمعه و جماعات،اداره مدارس علوم دینی و برگزاری اعیاد و مراسم مذهبی به اهل سنت.<br /> 8- توجه جدی به رشد و توسعه اقتصادی مناطق اهل سنت از طریق احداث تاسیسات زیربنایی، واحدهای تولیدی،استحصال منابع طبیعی و ایجاد فرصت های شغلی در راستای کاهش معضل بیکاری با تخصیص بودجه های جهشی.<br /> 9- استفاده از توانمندی های اهل سنت در پست های مدیریتی اعم از وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، استانداری ها و مراکز علمی، فرهنگی و دانشگاهی به منظور برقراری عدالت توزیعی، موضوع اصول نوزدهم،بیستم و بیست و هشتم قانون اساسی.<br /> 10 - تجدید نظر در محتوای کتب تعلیمات دینی و اهتمام به اصول عقیده اهل سنت و جماعت و فقه امام اعظم و شافعی ، رحمهماالله.<br /> امید است همه ایرانیان به برکت استقرار عدالت وآزادی از نعمت زندگی در کشوری آبادو آزاد و بهره مند از رفاه، امنیت و عدالت برخوردار گردند! <br /> جماعت دعوت و اصلاح ایران خرداد1384<br /> <br /> و باز هم :<br /> بیانیه انتخابات** خرداد1384<br /> بیانیه شماره دو جماعت دعوت واصلاح ایران پیرامون انتخابات ریاست جمهوری<br /> بسم الله الرحمن الرحیم<br /> اکنون که کشور ما در آستانه برگزاری نهمین انتخابات ریاست جمهوری ، در برابر چالش های جدی قرارگرفته است ، وجود برخی مسائل و مشکلات در عرصه سیاسی کشور مانند تقابل تاریخی دولت و ملت ، تجربه طولانی استبداد ، نقش قدرت طلبان در محدود سازی فضای سیاسی کشور و عدم تحقق اهداف اصلاح طلبی آن گونه که انتظار می رفت و... ، به عنوان موانع مشارکت فراگیر مردم در عرصه های سیاسی و اجتماعی ، موجب شده است تا برخی به تحریم انتخابات بیندیشند. با این حال ، جماعت دعوت و اصلاح که از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1357 با الهام از قرآن و سنت و همسو با جریان جهانی بیداری اسلامی و رویکردی میانه رو در حوزه اندیشه و عمل پای به عرصه وجود نهاده است و با درک و ملاحظه مصالح کشور و تنوع فرهنگی ، قومی و مذهبی جامعه ایران ، در مناطق اهل سنت حضور یافته و از همراهی و همفکری بخشی از نخبگان اهل سنت بهره مند می باشد ، ضمن تاکید بر ضرورت تداوم اصلاحات به عنوان استراتژی سیاسی مناسب در جهت رفع مشکلات موجود (به شرحی که در بیانیه شماره یک آمده است) و تامین حقوق اساسی مردم ایران و همچنین در راستای ایفای نقش دینی و ملی خویش معتقد به مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات با هدف گسترش هر چه بیشتر فضای مدنی و جلوگیری از ایجاد فضای بسته سیاسی می باشد.<br /> بنابراین جماعت ضمن شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ، استقبال و حمایت خود را از ایده تشکیل جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر اعلام می دارد.<br /> <br /> "<br /> <br /> حالا بماند بقیه...<br /> <br /> ان ارید الا الاصلاح...<br /> <br />
پیامبر اسلام می فرمایید : من اعان علی قتل مسلم یکتب علی وجهه آیس من رحمه الله ... داستان سه گاو در حکایت امام علی آموزنده است : انما قتلت یوم الاکل البقر الابیض ..........<br /> خاموشی گناه است ....و صداست که می ماند ....دستگاه قضایی به گواهی قاصی و دانی <br /> "ویرانه است" ......باید گفت و نهراسید مگر حیات ما چند است؟ مرگ با عزت .....و زندگی اخروی ابدی که بدنبال دارد چه شیرین است ... اما این به معنای تهور و بی باکی نیست ....خود گروههای سیاسی کردستان چه ترورها و قتلهای نا بحق که مرتکب نشدند ...همه را باید به یاد آورد .....خشونت حقا جز خشونت ثمره ای ندارد .... و تنها مردم قربانی بی بهای این صحنه دراما هستند .
دوستان خوبم در مدیریت سایت جماعت و ستاداداری سلام<br /> از ابراز نظر ضمنیتان دربارهی اعدام 5 تن جانباخته در 19-2-89 خوشحالم. خوشحالم که بیتفاوت نیستید و از اکراه قلبی مرتبهای بالاتر رفته و با زبان و نوشته اعلام موضع نمودهاید. این موضعگیری جای خوشحالی دارد. از طرح نظرات رادیکال جنجالی که در اظهارنظرها دیده میشود ملول نشوید، چرا که عکسالعملی است دردمندانه در برابر ستمهای بیحد و شمار آشکار و پنهانی که بر همهی اقلیتهای قومی در ایران بالاخص کردها میرود. نمیدانم کی دست از کشت و کشتار فرزندان مرم بر میدارند؟ آخر اینان نیز پدر و مادری دارند! هرچند گویند با احساسات سیاست نمیتوان کرد. اما نفرین بر این قدرت و سیاستی که بخش عمدهای از انسانیت را که همان عواطف و احساسات و نیز اخلاق به مثابهی گوهر دین را تعطیل نموده است. بترسید از خدا « انما بغیکم علی أنفسکم»<br /> بوکان
سلام علیکم<br /> از اینکه جماعت دعوت و اصلاح در این باره اظهار نظر نموده اند متشکریم اگر چه معذوریت های برادران را نیز درک میکنیم چرا که به خاتمی و موسوی و رفسنجانی هم که هر کدام 8 سال برای این نظام زحمت کشیده اند نیز رحم نشد.<br /> متشکرم<br /> خراسان رضوی- تربت جام
سلام خداقوت <br /> به عنوان عضو رسمی جماعت دعوت واصلاح خیلی مواقع ازخواندن بیانیه های جماعت متأسف می شوم . گرچه می دانم عرب زده های دو آتشه خواهان برادری آن هم ازموضع ضعف آتش می گیرند ومثل همیشه دست به توجیهه می زنند ، اما اگر سکوت می کردید به یقین عزیز تر بودید . شما همیشه می خواهید ثابت کنید که برادرید و پیش قدم درتقریب !!!!!! نمونه اش نامه ی کاک دکتر دربه اصطلاح اعتراض به فیلتر شدن سایت جماعت که نمونه ی یک نامه ی ذلیلانه بود . بیچاره ما که فکر می کردیم جماعت دعوت واصلاح حزبی اسلامی - کردی است . حال آن که تفکر حاکم بربیانیه ها فارسی - عربی است . نترسیدید ازتهمت ( خوشونت طلب بودن ) زدن به معلمی که اسلحه وبمبش فقط وفقط گچ وتخته سیاهی به رنگ آسمان سرزمین کردستان بود ؟ بگذریم ... کاش من هم سکوت می کردم . جماعت اگر یک دهم اهتمام به غزه ی عزیز واعراب برادر یه کردهای مظلوم هم نیم نگاهی می کرد چه بسا وضع خیلی فرق می کرد . درضمن درمسأله ی شهادت استاد سبحانی رحمه الله چه کار کردید ؟ مصلحت گرایی شما دارد به ذلت پذیری تبدیل می شود محض رضای خدا دست ازاین اوهام وخیالات بردارید . شما این قدر مصلحت گراشده اید که ازپاپ هم کاتولیک تر شده اید . بدرود . سه رکه وتن بو گه له به لام گه لی هوشیار
عزیز دل برادر اساسنامه و مرامنامه را خود ما نوشتهایم.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باسلام وتشکراز موضع گیری حکیمانه ستاداداری ! به امیدروزی که همگان به حقوق واقعی خود برسند وبهانه ای برای ابراز خشونت نماند وبه امید آنروزکه نقدهاومخالفتها فرصتی برای اصلاح امورتلقی شود نه دشمنی ومحاربه!
با سلام<br /> اولا: منظور از خشونت اول خشونت حاکمیت است و خشونت دوم پیش بینی حرکات مردم<br /> دوما: واقعا مدیران سایت کجایید؟<br /> سوم: سلام بر آزادی<br /> ببخشید عین خودم خیلی آشفته نوشتم
وقتی که متن را میخوانیم فورا متوجه عدم تسلط نویسندگان آن بر جوهرهی سیاست میشویم و میدانیم که افرادی دلسوز اما بدون درک فضای ملتهب جامعه و بدون توجه به درون و روان مخاطبان سایت، این خبر را نوشتهاند.<br /> 1 – به جای بیانیه که ابزاری سیاسی است به نقل یک خبر پرداختهاند که پیداست خبر تشکیل ستاد اداری در اهمیت و اولویت بیشتری قرار گرفته است.<br /> 2 – به جای محکوم کردن به ابراز نگرانی و نه حتی ناخشنودی و نارضایتی که در مرحلهی پایین تری از محکوم کردن قرار دارد بسنده نمودهاند. حالا تاثیرروانی پایین و محافظه کاری و عدم قاطعیت سیاسی واژهی ابراز نگرانی را خود حدث بزنید.<br /> 3 – به جای تاکید بر قباحت و زشتی و نا انسانی بودن این گونه اعدامهای فلهای و ناعادلانه و بدون دادگاهی این افراد در یک دادگاه عادل غیر مغرض، متاسفانه به امر عدم پاسخگویی خشونت با خشونت پرداختهاند که چنان که گویند قیاس مع الفاروق است و اینها خشونتی مرتک نشدهاند تا جوابشان با خشونت باشد. و همچنین به فضای نامناسب جامعه که ممکن است به آرامش جامعه لطمه بزند تعبیر شده است نه نادرست بودن این اعدامها در هر زمان و مکانی و توسط هر فکر و اندیشه و کشوری.<br /> 4 – به جای تذکر شدید به یک یادآوری بسیار ضعیف بسنده کرده است که آن هم گویا از سر دلسوزی و برای جلوگیری از مشکلی چنین یاد اوری صورت میگیرد.<br /> 5 – به جای استفاده و درخواست مشورت از افراد توانایی چون کاک عبدالعزیز مولودی و کاک ابراهیم مردوخی که ازفعالان سیاسی جامعه واز افراد توانای این جماعت هستند نوشتن چنین متن مهمی را به دوستانی سپرده اند که پیداست چندان تجربهای در عرصهی سیاست نداشته اند و این امر در متن کاملا هویداست. این دوستان بیشتر به اصل – نه سیخ بسوتی نه کباب – بیشتر پایبند بوده اند تا به ارزش محکوم کردن و دیدگاه روانی مخاطب. چرا از افراد متخصص استفاده نکرده اید؟ ایا برای آن جوابی دارید که با این کار جایگاه جماعت را در ذهن مخاطب ویران میسازید. ترا به خدا از این همه پرهیز و عصا زنان حرکت کردن دست بردارید. مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان. جماعت و خون کاک ناصر را فدای حفظ جماعت نسازید. <br /> 6 - برای یک داعی مخاطب مهمتر است تا تایید نظام. مهم این است که مخاطب تو را قبول کند نه نظام حاکم در هر جایی که باشد. ببینید برادرانمان در مصر- مهد اخوان- چگونه در اسارت و زندان و تبعید به سر می برند و اعدام می شوند اما جایگاه خود را در ذهن مخاطبین جهانی حفظ و بالا برده اند یا در ترکیه چند بار لغو و منحل شدند اما باز قویتر از قبل ظاهر شدند و امروز ترکیه را بهسوی فضیلت و رفاه و سعادت می برند. اما ما برای مقبولیت و جلوگیری از انحلالمان- هرچند حالا نیز رسمیت نداریم و اجازه فعالیت به ما نمی دهند – چگونه یک دفاع را انجام می دهیم. <br /> 7 – دوستان مخاطب نیز بدانند نویسندگان این متن کل این جماعت نیستند و ضعف انها را به حساب دیگر افراد جماعت ننویسند . از نویسندگان می خواهم جرات داشته باشند و از مخاطبانشان عذرخواهی نماییند و متنی درخور شان یک مسلمان عزتمند و مخالف با ظلم و تاییدکننده رویکردها و راهکارهای این جماعت برای تقبیح این ظلمها بگنجانند. امیدوارم ماموستا پیرانی دبیرکل این جماعت این متنهای مخاطبان را ببیند وایشان دست به قلم شوند البته با مشورت افراد توانا و با تجربهی این جماعت. مبادا دوستان مدیر سایت این اعتراضات را و نظرات را به سمع و نظر دبیرکل نرسانند و خدای ناکرده چرخه نادرست حاکمیت در ایران را تکرار کنند .<br /> ما منتظراصلاحیم و شما را نیز به حق دعوت می کنیم. برگردید به خط دعوت و اصلاح<br /> <br />
وقتی متن را گذاشتم و تایید زدم یادم افتاد که شناسه خود را ننوشته ام. برای همین دوباره همین متن را با شناسه خود گذاشتم و دوباره ارسال کردم اما مدیران سایت اولی را گذاشته بودند که البته حتما مقصر نبودند و فکر کرده اند که تفاوتی میان آن دو نیست و حال همان شناسه را می گذارم.<br /> عضو جماعت و مسئول روابط عمومی کردستان
سلام<br /> پس از آنکه خودت را شناساندی و دانستم چه سمتی در جماعت داری. واقعا خوشم امد از نظرهایت و وآگاهی و وجدان روشنت را شادباش می گویم - مهم نیست کی باشم، مهم اینکه گفتم<br />
چقدر سخن گفتن آسان است و یک شب در زندان ماندن و ... سخت.<br /> بس کنید شعار کمتر بدهید<br /> استغفر الله من قول بلا عمل.
تنها جماعتی که در داخل مرزهای جمهور اسلامی به این مسئله اعتراض میکند همین جماعت بوده احسنت
به خدا اگه ابراز نگرانی ( نه اعتراض برادر جان) هم نکرده بود بسیار بهتر بود<br /> علتهایش را دیگران در نظرهای قبلی مرقوم فرمودند
پس معلوم می شود که بیانیه جامعه طلاب قم و نجف ( متقن ) را که بسیار شدید اللحن و اعتراضی بود نخوانده اید جالب اینجاست که آنها شیعه و غیر کرد زبان هستند .نکته دیگر در نظرات برخی از افراد این بود که جامعه بزرگی مثل جماعت را با فردی عادی مثل بنده مقایسه می کنند که قیاسی عبث و اشتباه است .می توانند یک نفر را به بند بکشانند اما نمی توانند سازمان یا جامعه ای آن هم مذهبی فرهنگی و .. را منحل کنند .نکته دیگر توجه به بیانیه جماعت در مورد حمایت از کاندیداتوری موسوی است که با چنان شور و حرارتی برای ایشان تبلیغ می شد که نپرس و نگو . پس باید پسوند سیاسی را هم به مشی این جماعت افزود . در ضمن به تاریخ نشر بیانیه ( می گویم بیانیه نمیگویم اعتراض یا محکوم کردن )دقت کنید متوجه می شوید که این دو خط هم با وسواس زیاد و از سر ناچاری و عدم اعتراض افراد هوادار نوشته شده است . باید عرض کنم که بنده میخواهم در افکار خود نسبت به هویت و هدف جماعت بازنگری به عمل بیاورم . برادران عزیز کمی مطالعه سیاست هیچ ضربه ای به مطالعات دینی نمی زند . فردین از سنندج
فریاد<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> حامد بهرامی<br /> <br /> http://hamedbahramy.blogfa.com/<br /> <br /> hbahramy@gmail.com<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> فریادی را حس کردی. به این سو و آن سو نگریستی، چشمهایت مه آلود بود و هیچ کس را ندیدی. فریادی چون مگسی آزارت خواهد داد، فراریش خواهی داد. در این دنیای مه آلود، فریادها گم و گورند. کجا را باید بنگری؟<br /> <br /> فریادی باز برخاست و تو در حال رقص مهیجترین ترانه و جاز را میشنوی و میرقصی.<br /> <br /> فریادی دیگر نوازشت خواهد داد ، تحرک پاهایت شدت گرفت، خوب میرقصی.<br /> <br /> فریادی در اوج آسمان درخشید. چشمهایت در حدقه، این سو و آن سو نگریست، زحمت مکش سر فرود آور و زیر پایت را بنگر. فریادی زیر پاهایت لهیده است و رقص تو تمام ناشدتی.<br /> <br /> فریادهایی از هر گوشهای برخاست. چشمهایتان مهآلود و آسمانتان قیرین است، کجا را باید بنگرید که هیچ کسی را نخواهید دید؟؟!!<br /> <br /> و فریادهایی باز برخاست... .<br /> <br /> http://www.hamedbahramy.blogfa.com/<br />
Admin
26 اردیبهشت 1389 - 05:22با سلام و عرض ادب محضر همه کاربران گرامی<br /> از اینکه به خود زحمت داده و متن کوتاه وحساس فوق را از زوایای مختلف کاویدهاید، به سهم اندک خود به عنوان مدیر مسؤول سایت قدردانی مینمایم و اجازه میخواهم موارد زیر را یادآوری نمایم:<br /> <br /> 1- طبیعی است متن کوتاه فوق، برداشتی از محتوای یک جلسه طولانی است. ملاک این برداشت، ممکن است از دقت کافی برخوردار نبوده باشد؛ اما به نظر اینجانب، این برداشت با هر ملاکی صورت گیرد، باز هم میتواند از زاویه دیگری نامناسب، نارسا و احیانا در اوضاع فعلی پرهزینه ارزیابی شود.<br /> <br /> 2- ملاک در فعال نمودن نظرات، هیچگاه داشتن امضا نبودهاست و نظرات فوق، بیانگر همین رویه بوده است. البته بیان نام نظر دهنده میتواند ویژگی مثبتی تلقی شود.<br /> <br /> 3- چند جا گلایه شده که مدیریت سایت کجاست؟ اینکه در شرایط ایدهآل مدیریت باید حتما در قبال هر نظر، پاسخی ارائه دهد، میتواند محل مناقشه باشد؛ اما به نظر اینجانب، مجموعه نظرات موافق ومخالف فوق، که هریک به سهم خود بهرهای از حقیقت را دارند، لذت ویژه خود را دارد و میتواند پویشی فکری را در سطح اولیه رقم بزند.<br /> <br /> 4- شاید نیاز به بیان نباشد، این مسأله از طبقهبندی ویژه برخوردار است و کندوکاو بیشتر در آن مجال مناسبتری را میطلبد.<br /> <br /> با سپاس مجدد
کاک دلیر گیان سلام<br /> <br /> 1- شما باید هر کس و هر چیز را با من و مقیاس خودش بسنجید واقعا با توجه به شرایط و امکانات ... ی که ما در آن قرار گرفته و در اختیار داریم همین مقداری که صفر مطلق به چشم شما امده خودش چیز است و همینکه چیز است پس اگر کم بشود بله چیزی از علم کم شده اگرچه بقدر یک میلیونم قطره ای باشد . البته ما خود را با معیار و دیدگاه خود فراتر از این می دانیم .<br /> 2- شما که می فرمایید جماعت را می شناسید و به مبانی آن ایمان دارید ، آیا واقعا نقش و وظیفه و عملکرد جماعت را می توان در این چند مهم خلاصه کرد و با آن سنجید ، به نظر من این یک جنبه از قضیه است و...<br /> "توانستید حق داشتن مسجد را در تهران برجسته سازید؟<br /> توانستید برای ساماندهی! مدارس اهل سنت کاری بکنید؟<br /> توانستید اندکی از توهین ها و تحریف های کتاب های آموزشی مدارس رسمی کم کنید؟<br /> توانستید صدا و سیما را مجاب کنید که کمتر به اهل سنت توهین کند؟<br /> نتوانستید!"<br /> 3- واقع نگری و واقع بینی مساله ای است که حتما شما قبول دارید ، ایا اگر واقع بینانه و بدور از ارمانگرایی واقعیت سیاسی و ... کشور و واقعیت توانمندی و ظرفیت جماعت را بنگریم ، آیا همچنین خواسته ای از جماعت واقع بینانه می باشد ، در حالیکه کل اهل سنت ایران اعم از شخصیت ها و گروهها و ... این خواسته را داشته و مطالبه کرده اند ولی دریغا از هوای ازاد برای نفسی عمیق . ( البته خودت بنده را که می شناسید قطعا نمی خواهم عملکرد جماعت را توجیه کنم بلکه می خواهم واقع بینانه بنگریم )<br /> 4- و اینکه نوشته اید : در ایران هیچ کس شما را نمی شناسد. و نه در خارج از ایران هم نامی از شما هست!<br /> باید بگویم واقعا راست گفته اند که کُردها حافظه تاریخی ضعیفی دارند !<br /> بهتره یک بازنگری تاریخی داشته باشید البته فاصله با انچه که شایسته و در شان جماعت است زیاد است ، شاید نگرانی شما از این باشد .<br /> 5- و دوست دارم در آخر از شما بپرسم :<br /> راستی اگر اوضاع این قد بی ریخت و نگران کننده است<br /> چرا و چگونه اینطور شده است ؟<br /> من از کاک دلیر می خواهم نتایج کاوشها و یافته ای خود را طی مقاله ای برای سایت ارسال کنند تا ما هم استفاده ببریم و چشم روشنی راه امیدوارن شود و بنظرم این حداقل کاری است که از یک انسان دردمند درد آشنا انتظار می رود .<br /> من بی صبرانه منتظر می مانم<br /> با تشکر / عزیز صادقی
کاک عزیز گرامی <br /> خودتان خوب می دانید که نه هوای طغیان در سر دارم و نه شور انقلاب . فقط می خواهم فاصله خودمان را با آن چه می خواهیم باشیم و آن چه هستیم نشان دهم. فاصله ای که مطالعه دقیق رویکردها و راهکارها برملا می کند؛ آن جا که از این ها گفته ایم و ادعا کرده ایم:<br /> <br /> اهمیت و عظمت وظیفی دینی خویش - مقدمه - ص3- <br /> <br /> تربیت انسانی که با کمترین امکانات و در بسته ترین فضاها نقش خود را ایفا کند - معنویت - ص17 <br /> <br /> دوری از حیله های شرعی و مصالح سیاسی - معنویت - ص17<br /> <br /> دوری از این استدلال که اوضاع و افراد خراب و فاسد شده اند - همان صفحه <br /> <br /> و بسیاری ادعای دیگر که با یک مطالعه متقیانه می توانیم بفهمیم چه فاصله وحشتانکی داریم با آن چه که می خواهیم باشیم و آن چه که هستیم. البته این مطالعه هم باید به سفارش همین سند جماعت باشد که به حق آورده:<br /> <br /> ...مهم ترین نکته در تفکر انتقادی برخوردار شدن از اندیشه ای فراسوی وضع موجود و روابط و ساختارهای حاکم بر آن است...<br /> <br /> و کاک عزیز عزیز<br /> <br /> نه یک مقاله که بسیار نوشته ام و نه یک بار که چندین بار گفته ام که باید طبق ادعای خودمان و طبق بیعتی که داده ایم عمل کنیم والا گرفتار خشم خداوند خواهیم شد در اثر تضادی که در گفتار و عملمان هست.<br /> <br /> و نیک می دانم که این جا برای این بحث ها مناسب نیست اما شاید این یکی از آخرین راه های ادای مسؤولیتم است.<br /> <br />
در پی اعدامات هولناک و غیر بشری ومغایر منشور انسانی اخیر فعالان سیاسی کرد در کردستان ، تنش ،التهاب ،موضعگیری های جناحی و گروهی و موجی از تنفر و آزار روانی و وجدانی سراسر جامعه را در بر گرفت و دل هر آزاد اندیشی را رنجانید. احزاب ،گروه ها ، فعالان مدنی و صاحب نظران سیاست وعرصه حقوق بشر،هر یک به وزن وبرد سیاسی خود با واقعه کنار امده و به بیان دیدگاه ها پرداخته و شدیدا آنرا محکوم نموده و مغایر با اصول دینی ، قانونی ومنشور جهانی حقوق بشر دانستند. در این میان و به دنبال محکوم نمودن قاطعانه چنین اقداماتی ، از طرف احزاب سیاسی کرد خارج از کشور، حرکت جماعت اصلاح ایران به عنوان حزبی دینی و با مشخصه بارز " کردی" در پی آن بود که نسبت به رویداد و جریانی که مرزهای کشوری را درنوردیده، سکوت ننماید و در قبال آن ایفای نقشی کرده باشد وظیفه حزبی خود را نشان دهد . تا انکه سرانجام ستاد اداری جماعت اصلاح با اعلام و نشر اطلاعیه ای نسبت به واقعه موضع گیری حزبی نمود. محافظه کاری، عدم آگاهی و تسلط بر اوضاع سیاسی کشور و بویژه کردستان، عدم توجه به پیامد های چنین اطلاعیه هایی آنهم از جانب حرکتی وسیع و مردمی مانند جماعت اصلاح، مصلحیت اندیشی شدید حزبی ، سطحی نگری ، برخوردی عجولانه و کوتاه مدت، ترجیح دادن اهداف و مصالح ومنافع حزبی بر حقانیت واقعه و خواست مردمی و تلاش برای حفظ اعتبار و وجه رسانه ای و حزبی خود در برابر نظام حاکم واز سوی دیگراعلام بی تفاوت نبودن به واقعه (با یک تیر دو نشان گرفتن)، ارجحیت منافع حزبی و سهل انگاری عمدی نسبت به بازگونمودن اصل واقعه ، عدم توجه به تجارب گذشته و همچنین عدم بهره گیری از افراد کارکشته و مجرب در میدان سیاست ، بی توجه به فضای روانی و اذهان عمومی جامعه، عدم توجه به تاریخچه اینگونه اقدام ها در کردستان و.... از سیاق اطلاعیه کاملا روشن ونمایان است وبیانگر بی تدبیری فاحشی است وهمین عوامل سبب جنجال و بحث برانگیزبودن اطلاعیه شده است. اطلاعیه از سوی حزبی دینی ، خطاب به ملتی آمده است که به امتداد تاریخ مبارزه دینی و بالاخص ملی و سیاسی در کارنامه اش بایگانی دارد . زنجیره مبارزاتی که از" سمکو خان "گرفته تا " فرزاد ها " در ادوار مختلف پدیدار بوده است .ملتی که صاحب تاریخی خونین وحماسی است ودر طول ماندگاری اش هزینه های سنگین انسانی ، فکری ، اقتصادی،جغرافیایی و .... پرداخته است و فراز و نشیب های تند سیاسی را تجربه کرده است. هنوز هم آن چنان که انتظار می رود به اهداف دراز مدت خود نایل نگشته است. همین اعدام های هولناک اخیر تداوم چنین هزینه هایی است که از ملت کرد بابت زنده ماندن و اجاره نشینی بر روی کره زمین، گرفته میشود. این در حالیست که با وجود چنین اوضاعی، عزت ،کرامت و اهداف ملی و دینی اش را به هیچ وجهی و طرقی مخدوش ننموده است و سستی به این مبارزه ها رسوخ نکرده است. اگر سیری اجمالی به جنبشها و مبارزات ملتی و دینی قوم کردداشته باشیم به صراحت خواهیم دید که هموارده تنش ، کشت و کشتار و برخورد هایی رادیکالی و جبهه گیری هایی تند مابین نظام های حاکم و کردها شکل گرفته است و موجب بروز التهاب ، بحران و حتی انقلاب و تعویض نظام شده است. لکن اینگونه اعدام ها پیامد و رویدادی جدید برای ملت کرد نیست، تا موضعگیری مصلحت منشانه و عجولانه در قبالش اتخاذ نمود.<br /> جماعت اصلاح نیز به وزن خود هزینه های سنگینی پرداخته است در همه ابعاد. نمود بارز هزینه انسانی اش در کردستان شهادت کاک ناصر سبحانی است . خدا میداند و میرغضب هایش و آن زندان تاریک ، که این انسان بزرگ چه ها کشید تا آنکه جام سرخین شهادت را چشید(به دلیل مرتبط نبودن و طویل شدن مطلب اشاره به دیگر ابعاد مبارزه ها و هزینه ها نمی شود) .برخورد و تاکتیک نظام با وی کاملا خشونت آمیز و سیاسی بود در حالی که منطق ایشان مبتنی بر آرامش ، حفظ حقوق طرفین و فعالیتش کاملا صلح آمیز و دینی بود و به جرم های متعددی!!! متهم شد در حالی که واقعیت خلاف آنرا اثبات می نمود.<br /> بنابر این با توجه به شیرازه سیاسی نظام در ادوار مختلف و از سوی دیگر با توجه به تجارب و تاریخ مبارزه قوم کرد می توان نتیجه گرفت که هر گونه اقدام ، فعالیت و تحرکی که از قوم کرد حال با رنگ و بوی دینی یا ملی سر زده باشد، از جانب نظام ها در مقاطع مختلف زمانی سرکوب ، غیر قانونی و ضد امنیت ملی تلقی شده است و همین بزرگترین مانعی بر سرراه فعالیت و پویایی و تحرک ملی و دینی قوم کرد در راستای احقاق حقوق شهروندی و انسانی خود بوده است و همواره هر دو طرف متحمل تلفات و خسارات سنگینی بوده اند. ناگفته پیداست که این تضاد ،درگیری و تعارض شدید فکری و مکانیزمی و تاکتیکی در چنین جوامعی ناشی از نبود فضایی دمکراسی منشانه ، گفتمان منطبق بر عقلاننیت وکرامت شمردن حقوق انسان ها ومردن روح دمکراسی میباشد<br /> حال ستاد اداری جماعت، خواه سهوا یا عمدا با نادیده گرفتن مطالب و آزمون های تاریخی فوق ، به انتشار اطلاعیه ای اقدام کرده اند که بوی ضعف و ناتوانی در ابراز دفاع ازخواسته ها وحقوق بر حق انسانی خود، مصلحت انیشی محض ، کتمان حقایق ، کشیدن خط بطلان بر گذشته های خونین و درخشان و حزب گرایی سراسر آنرا گرفته و از آن عجز نامه ای ساخته که هرخواننده ای را شرمسار می کند .<br /> در اطلاعیه ، برخورد هر دو طرف ( نظام حاکم و اعدام شدگان) به خشونت تعبیر شده است . والقا میکند که عملکرد خشونت آمیز مقتولین، منافع و مصالح جامعه را به خطر انداخته و نظام برای جلوگیری از وارد شدن و ایجاید هرگونه بحران وآشوب در پیکره حکومت مجبور به بکارگیری ابزار خشونت شده است و بدین شیوه برخورد خشونت آمیز نظام را توجیه میکند. واز طرفی دیگر ستاد اداری ، چون این گونه اعدام ها را در شرایط سیاسی کنونی به زیان سیستم حکومت مرکزی و امنیت ملی ارزیابی میکند و وجه قانونی نظام را مخدوش میبیند ، در قبال واقعه " ابراز نگرانی " میکند وبدینوسیله ادای دین مینماید . درحالی که اذهان عمومی جامعه جریحه دار شد ه، ، دارهای اعدام باری دیگر از خواب بیدار شدند ، کودکانی برای همیشه از خنده های پدری و مادری محروم شدند،گذشته ها را دوباره به نظاره نشستیم، مادرانی سیاه پوشیدند، آزادی را دار زدند و... همه اینها را نادیده میگیرد و همه را نثار ثبات و ودر امان بودن جامعه میکند. <br /> آری، ستاد اداری جماعت، با نشر چنین اطلاعیه ای نه تنها وجه ملی وسیاسی ،بلکه اعتبار دینی خود را واقعا مخدوش کردو مرتکب اشتباهی بزرگ تاریخی شد. چراکه عملکرد، آرمان و خواستهای دینی خوشان را نیز با بیان « پاسخ خشونت ، خشونت نیست» ، به خشونت معنا نموده و همه را غیر قانونی معرفی میکند.<br /> مردم کرد ، ما بعد خواهند دانست حزبی این چنینی که حتی قادر به دفاع از حقوق ، آرمان و خواستهای دینی خود نیست و پس از آن همه مبارزه ، شکنجه و شهید دادنش ، اینگونه با هزار ویک ترس و لرز در برابر هولناک ترین و نابرابر ترین فاجعه کشور ، فقط با " ابراز نگرانی " خشک وخالی قد علم میکند ، نمی تواند دردی را درمان کند و تسکین دهنده ی زخم هایشان باشد یا اینکه تکیه گاهی امن برای روزهای این چنین باشد. وحقیقتا جایگاه مردمی جماعت رو به بی رنگی خواهد رفت. لذا ضروری است وانتظار میرود که به بهترین شکل ممکن که طبعا کم هزینه تر خواهد بود، دبیر کل محترم جماعت ، کاستی ها و نواقض موجود در اطلاعیه را جبران نماید و آبروی دینی و ملی به باد رفته را باز گرداند. تا مردم هم به داشتن پشتیبانی محکم و مقاوم ومردمی همچون جماعت به خود ببالند ومطمئنم که جماعت بهتر از اینها میتوانست با قضیه برخورد کند و پتانسل چنین اقدامی را هم داشت و قطعا بر اعتبارش افزوده میشد در پایان از برادر بزرگوار خود جناب عبدالعزیزمولودی استدعا دارم که در قبال این اطلاعیه و این گونه اعدام ها بیان دیدگاه داشته باشند . با آرزوی بهتر زیستن <br /> م / سلیمانی از دیواندره <br />
سلام با نظرات شما کاملا موافقم ولی درامروز کردستان حزب دیگری را نمی شناسم که مانند این حزب واقعا برای ملت کرد ملتی که از هر جهت بودنشخطاست خدمتی بکند
دوای سڵاو و رێزێکی زۆر<br /> ئاغای سلێمانی فیکر ناکهی کهمێک نا، زۆر توند ڕۆیشتووی؟ جێگات خۆت گهرمه یانی ئهگهر بۆخۆت بهرپرسی راستهوخۆی جهماعهت له تاران بای، دیسان ههر وا به توندوتیژیی و به تۆمهتبارکردنی بهرپرسانی جهماعهت ههڵدهستایی و ئاوات دهنووسی؟ به خودای گهوره وات نهدهنووسی! جا ئیتر له جێگای گهرم و نهرم دانیشتن و قسهو قسهلۆک نووسین شتێکی زۆر سهخت و دژوار نییه، گومانم لهو قسانه دایه و هیچ له دڵسۆزییو نهترسیی مامۆستا و د.لوقمان و باقی هاوڕێیانی دیکه که له تارانن، نییه. بهڵام ههموو قسه بۆ نووسین له تریبوونی گشتیدا نابن.<br /> بۆکان
دوستان - بازدیدکنندگان محترم <br /> لطفا قبل از هر اظهار نظری <br /> رویکردها و راهکارهای جماعت را به صورت متنی<br /> اینجا بخوانید:<br /> http://www.entekhab1088.blogfa.com/cat-1.aspx
<br /> دو سه روزی به اینترنت دسترسی نداشتم تا اینکه امروز با سیل پاسخهای نظردهندگان، مواجه شدم.<br /> <br /> از توضیح مفصل آقای مردوخی تشکر میکنم؛ هر چند بنده در یکی از کامنتهایم، لفظی را از متن ایشان برداشت و برای خطاب استفاده کرده بودم، اما قصد هیچ توهینی نداشتم و امیدوارم سبب دلخوری ایشان نشده باشد. اما قبول کنید آقای مردوخی، اگر همان بار اول نام شریفتان را درج میکردید، خیلی بهتر بود.<br /> <br /> ازخواندن چند کامنتی که خطاب به بنده یا دیگران نوشته بودی، استفاده کردم و بدون تعارف آنها را سرشار از دلسوزی یافتم. البته دلیل نمیشود سرشار از منطق هم باشد.<br /> <br /> اما دو گلایه:<br /> <br /> در نظری به خشکمزاج، کوتهبین، افراطی، تنگنظر و... متهم شدهام. نه دلیلی ارائه شدهاست نه سایت هم به تعهد حفظ حرمت اشخاص وفادار بوده است. انتظار دارم یا نظردهنده محترم توضیح دهد از این دوسه سطر حرف من همه این اوصاف را استخراج کند،<br /> یا این نظر که متضمن توهین به شخص است حذف شود.<br /> <br /> گلایه دوم: مدیریت سایت علیرغم 2 پاسخی که من دیدهام توضیحات کافی و قانعکننده ارائه نکرده است.
<br /> نه برادر عزیز دلخور نشده ام مطمئن باش.<br /> اما کاش می نوشتی که چه کسی شما را به این صفات بد متهم کرده یا آدرسی می دادی؟ چون هرکس این نظر شما را می خواند تصور می کند من این ها را گفته ام!<br /> <br /> دلیر مردوخی
نه برادر عزیز دلخور نشده ام مطمئن باش.<br /> اما کاش می نوشتی که چه کسی شما را به این صفات بد متهم کرده یا آدرسی می دادی؟ چون هرکس این نظر شما را می خواند تصور می کند من این ها را گفته ام!
دوستان ارجمند، کاربران گرامی اصلاحوب!<br /> با سلام و عرض ادب؛<br /> از اینکه وقت گرانبهایتان را دلسوزانه به نقد و بررسی خبر فوق اختصاص دادهاید، به سهم خود تشکر مینمایم.<br /> در برخی از کامنتها متن فوق، یک "اطلاعیه" و یا یک "بیانیه" توصیف شده است. همچنانکه در توضیح قبلی بیان شد، این متن کوتاه، تنها برداشتی از محتوای یک جلسه طولانی است و شاید با معیارهای نقد یک بیانیه یا اطلاعیه قابل نقد وبررسی نباشد.<br /> ضمن اینکه برخی از دوستان هم - بعضا با کملطفی - استنتاجهای مفصلی از این متن کوتاه نمودهاند، که به نظر نمیرسد از دقت کافی برخوردار باشد.<br /> موضع جماعت، برابر آنچه تاکنون در اسناد آن مورد تأکید قرارگرفته است، در خصوص قضایایی از قبیل آزادی، عدالت، حقوق بشر، پرهیز از خشونت و...، روشن است و پیش از این هم در خصوص موارد دیگری اقدام به اعلام موضع وبعضا صدور بیانیه گردیدهاست که در آرشیو بیانیهها قابل دسترسی است.<br /> <br /> با احترام و تشکر مجدد
کاش مانند تمامی ملت کرد اهی می کشید و سکوت می کردی واین گونه حکم عدام این شهیدان راتایید نی کردیدبه خدا من به عنوان کسی که تنها امیدش در رسیدن به حق وازادی تمامی قومیت ها حزب شماست به سکوت شما راضی بودم البته این گفته به معنای مخالات باحزب نیست به امید روزی بتوانید با جرات بیشتری نظرات خودرا بگویید به هیوای سه ر که وتنتان براییکی دینی
به نوبه خود از تمامی شما برادران زحمت کش جماعت که خستگی ناشناسانه شب و روز در فکر خدمت به دین خدا هستید تشکر میکنم انشاالله خداوند شما را با شهدا وصالحین محشور کند. <br /> دررابطه با نظر ان برادری که گفته بودند گویا جماعت اعدام ها را تایید کرده می خواستم بگویم الحمدلله این جمع هیپچگاه باطلی را تایید نکرده و به یاری خدا نخواهد کرد!وبه نظرم بهترمی بود این دوست عزیز یک بار با دقت و به دور از احساسات و با در نظر گرفتن شرایط خاص کشور متن بیانیه را مطالعه میکردتا متوجه مقصود واقعی ان واشتباه خودش میشد. <br />
<br /> <br /> نویسنده: مولود بهرامیان<br /> <br /> امروز دوشنبه 27 اردیبهشت ماه با جمعی از دوستان جهت تفریح، به دامان طبیعت پناه بردیم و در کنار رودخانهای، زیر سایهسار درختان بید، با دیدن مرغزار و مزارع سبز گندم و گلهای گونهگون و گونههای آشنا و ناآشنای گیاهی، که بوی معطر آنها مشام آدمی را نوازش میداد و با شنیدن چههچه بلبلها، نوای جیرجیرکها، سمفونی قورباغهها و شر شر رودخانه که با سرعت هرچه تمامتر میرفت و نو به نو میشد، بساط استراحت و تفریح موقت، را پهن نمودیم. جریان شتابان رودخانه مرا به یاد نیمبیتی از شعر زیبای «بنشین لب جوی و گذر عمر ببین» که سالها پیش با صدای دلنواز مرحوم ایرج بسطامی شنیده بودم، انداخت و نیز سخن مشهور حکیم یونان باستان؛ هراکلیتوس را برایم تداعی کرد که میگفت: «شما نمیتوانید دوبار در یک رودخانه گام نهید، زیرا آبهای تازه است که همواره جریان دارد و بر شما میگذرد.» و از آن دو عمیقتر سخن محیالدین ابنعربی را به گوش جان میشنیدم که از ورای تاریخ از سرزمین شام، مراکش و قرطبه فریاد میزد که همهچیز در حال نوشدن است و هیچ چیزی به یک صورت بر دو فرد جلوه نمیکند و هیچ فردی دوبار یک چیز را نمیبیند-یعنی هر چیز در حال تغییر و دگرگونی است و ثابت نمیماند- «کل یوم هو فی شأن» و نیز به جای عبارت مشهور وفِی کلِّ شَیْءٍ له آیةٌ تَدُلُّ أنّه واحِدٌ مینوشت: «وَ فِی کلِّ شَیْءٍ له آیةٌ تَدُلُّ أنّه عَیْنُهُ»؛ «در هر چیز نشانهای از اوست و گواه این که آن چیز، خود اوست.» شاید از خواندن این سخن یکه خوریم و گوییم این سخن، شطحیاتی است که شیخ در حالت سُکر و خلسه آنرا گفته است.<br /> ادامهی مطلب را در نشانی زیر بخوانید:<br /> http://kilashin.blogfa.com/post-1801.aspx
قسه کردنی قهراغ تهندوورێ چهند خۆشه!
زور خوشه تویش قسه بکه
هر که سودای تو دارد چه غم از هر که جهانش<br /> <br /> نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش<br /> <br /> آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش<br /> <br /> وان سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش<br /> <br /> هر که از یار تحمل نکند یار مگویش<br /> <br /> وان که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش<br />
توجه بفرمایید با ادعای پیمایش کل طول و عرض و عمق جغرافیای ایران زمین<br /> سر این مساله مهم تا این تاریخ شنبه، ۰۱ خرداد ۱۳۸۹<br /> این مطلب 692 بار مطالعه شده است<br /> و فقط 54 نظر ارسال شده است<br /> اما برای بحث سر دفاع یا حمله به استاد شجریان <br /> چند نظر ارسال شده :<br /> طی دو روز<br /> 232 پاسخ<br /> ببینید:<br /> http://ahestan.wordpress.com/2010/05/21/shajareyan-2/?utm_source=feedburner&utm_medium=feed&utm_campaign=Feed%3A+ahestan+(%3F%3F%3F%3F%3F%3F)
پشت میزنشینان بی دردی که نام ستاد اداری را یدک می کشند ودر رابطه بااعدام چند تروریست معلوم الحال که اشک تمساح میریزند متاسفم .<br /> آیا میدانید در حیطه مسئولیت خود چقدر ضعیف عمل میکنید که آبروی اخوان المسلمین را برده اید .هزاران عیب و نقص دارید که جماعت دعوت و اصلاح بجای اصلاح عیوب و دعوت بسوی الله . از مسیر حقیقی خود خارج شده است و دارد با روشنفکر نماهای انگلیس و لس آنجلس رقابت میکند تااز قافله عقب نماند ! شما چرا به فکر جوانان اهل سنت نیستید و طرفدارانتان را که با هزار امید و آرزو گام در مسیر دعوت اسلامی گذاشته اند تنها گذاشته اید ؟ میدانید هنوز زود است این پزهای ترقی خواهانه را بکار ببرید .من نوعی شرم دارم از اینکه بیست سال از عمرم را با جماعت گذراندم . آنوقت چنین با یکه تازی کردن در اقیانوس سیاست نه اصلاحی بماند و نه دعوتی .<br /> ستاد اداری !!که محلی از اعراب هم ندارد دست به قلم شده است ، بیانیه ایی را نگاشته اند که فقط آقای البرادعی از قرائت آن سر در می آورد چرا که خیلی مبهم و دوپهلو است .خدا عاقبت بخیرمان کند // نور سعید
خوب مسئله ای را مطرح کردی . امید است رهبران جماعت کمی هم خودرا نقد کنند .
گوڵبژێرێک له وتارێکی مامۆستا عبدالرحمن پیرانی له کۆڕێکی ماتهمیندا:<br /> • قهتعهن بهندهیهکی خوا که موتیعی خوا بێت خوا زیاتر خۆشی گهرهکه تا ئێمه.<br /> • ئێمه واقعهن تهمرینی مهرگمان نهکردوه.ئێمه لهسهر فهرھهنگی قهبوڵی مهسایب وگرفتاری کهم کارمان کردوه.<br /> • ئهگهر ئینسان بۆ دین بژی ئهگهر بۆ میللهتی زندگی بکات ئهگهر جۆرێک بێت که بتوانێت دیگهران راھنمایی کات؛ حهیات و زندگی بۆ خۆشی خۆی نهبێت و خۆی و خانهوادهی راحهت بن و جا با ئهم خهڵکه ھهر ناخۆشیان بێت. حهرهکاتی ئیسلامی قهراره حهتا جۆرێک بن که ئهھداف بۆ میللهت ئیجاد کهن. وهزعیهتیان جۆرێک بێت که میللهت بزانێت کام ھهدهف باشه؟ ئهولهویهتی ئهو چیه؟ تهبعهن ئهمه زهمانێ ئیمکانی ھهس که ئینسان خهفهتی دیگهران بخوات.زمانێ مویهسهر ئهبێت که تۆ بێتهرهف نهبێت نسبهت به وهزعیهتی جامیعهت. قورئان بهحسی سوننهتی تهدافوع ئهکات. ئهفهرمێ: "لولا دفع الله الناسَ بعضهم ببعض لفسدت الارض" خۆ ئینسانگهلی خراوکار، خۆ باتڵ ناوێسێ به دیاری تووه. ئهگهر تۆ بۆ دینهکهت کارت نهکرد، ئهگهر تۆ بو ئیسلام کارت نهکرد، ئهگهر تۆ بۆ پاکی تهلاشت نهکرد، بۆ عیففهت و پاکدامهنی تلاشێکت نهبو، دیگهران بهرخهلافی ئهمه مومکنه تهلاش بکهن. نه مومکینه؛ حهتمهن ئهیکهن. بنابراین تۆ ئهشێ خهفهتی دین بخۆیت و ئیتیفاقهن استفاده کردن له فرسهتگهل جوزئی سوننهتی تهدافوعه. چۆن ئێمه استفاده بکهین له فورسهتگهلێک که وا شکڵ ئهگرێت؟ فورسهتگهلێک کهوا له ئیختیارمانا قهرار ئهگرێت.<br /> • ئێمه زۆر رۆشنه که جهماعهتی دهعوهت و ئیسڵاح ھهدهفێکمان جوز خدمهت به دین نیه. ئهو خوا ئهزانێت. ئهو خوا ئهزانێت که ھیچێکیترمان نهگهرهکه؛ نه ناو، نه شوھرهت، نه ماڵ نه ھیچێکیتر. نه ئهمه که مهترهح بین، نه ئهمه که ریایی بکهین بۆ کهسێ، نه ئهمه که کهسێک دهعوهتمان بکات، نه ئهوه که پیاوی حکومهتێک بین، نه ئهمه که داره دهسی کهسێک بین، نه ئهمه که وابهسته به خارج بین، ھیچکام لهمانه نیه. وه ھیچێکمان قهبوڵ نهکردوه؛ جهماعهتێکی موستهقیلی موسوڵمانی ئێرانین. ھیچ وابهستهگیهکمان نیه. وه ھیچکهسێکیش ناترسێنین. به ئهو پهڕی حیکمهتهوه لهو ئێرانه کار ئهکهین. ئیسه ئێمه له تارانا له ھهشت جێگهی تارانا نوێژ ئهخوێنین. له ھهشت جێگهی تارانا نوێژ ئهخوێنین؛ نوێژی جومعهمان ھهیه، نوێژی جهماعهت ئهخوێنین، ئهو خوا ئهزانێ به ھیچکهسێکمان نهوتوه و ھیچ ئیجازهیهکمان نهگرتوه، و ھیچ بهدیلێکمان نهبوه بۆ ئهو کاره بێژین با کارێک بکهین بۆ حکومهت ئیجازهی ئێمه بدات. ھهر به حیکمهتۆ تهبعهن وهکو له حقوقا ئێژن تهرکی بازێ فیعلمان کردوه بازێ کار، زانیومانه مومکینه حکومهت ئاڵۆز بێ ئهنجاممان نهداوه. وهلێ ھهر به حیکمهتۆ کاری خۆمانمان کردوه و ئیسه الحمدلله بازێ لهو نوێژانه ھهزار نهفهر تێت نوێژ ئهخوێنێ. <br /> • وه ئهم جهماعهته من وائهزانم وهکو فورسهتێکه بۆ ئهھلی سوننهت. فورسهتێکه که بتوانێت ئهھلی سوننهت ئیستیفادهی لێ بکات و ئهم جهماعهتهیش له خزمهتی ئهھلی سوننهتا بێت. <br /> • ئهم دهعوهتهیش کهسانی وهکو کاک ناسر، وه کهسانێکیتر لهسهر تهقوا بونیانگوزاریان کردوه ھهدهفێکیتریان نهبوه. قهتعهن کاری غهڵهت ئهکهین کاری ئیشتیبا ئهکهین، کۆتاییمان ھهس، قوسورمان ھهس، ئێمه مهجموعهیه ئینسانین؛ ئینسانیش دیاره مهعسوم نیه، به جهمعیش مهعسوم نیه، به فهردیش زیاتر مهعسوم نیه. ئێمهیش وانازانین مهعسومین ولێ وائهزانین خزمهتی دینمان کردوه. وه وا ئهزانین کهسانێک که عومری پڕبهرهکهتیان لهگهڵ ئهم جهماعهتا ھهزینه کردوه ئینشاالله لای خوای گهوره جل جلاله سهربهرز بن. له دونیا سهربهرز بن وه له قیامهتیشا ئینشاالله سهربهرز بن.*<br /> گوڵبژێرێک له وتارێکی مامۆستا عبدالرحمن پیرانی له کۆڕێکی ماتهمیندا:<br /> • قهتعهن بهندهیهکی خوا که موتیعی خوا بێت خوا زیاتر خۆشی گهرهکه تا ئێمه.<br /> • ئێمه واقعهن تهمرینی مهرگمان نهکردوه.ئێمه لهسهر فهرھهنگی قهبوڵی مهسایب وگرفتاری کهم کارمان کردوه.<br /> • ئهگهر ئینسان بۆ دین بژی ئهگهر بۆ میللهتی زندگی بکات ئهگهر جۆرێک بێت که بتوانێت دیگهران راھنمایی کات؛ حهیات و زندگی بۆ خۆشی خۆی نهبێت و خۆی و خانهوادهی راحهت بن و جا با ئهم خهڵکه ھهر ناخۆشیان بێت. حهرهکاتی ئیسلامی قهراره حهتا جۆرێک بن که ئهھداف بۆ میللهت ئیجاد کهن. وهزعیهتیان جۆرێک بێت که میللهت بزانێت کام ھهدهف باشه؟ ئهولهویهتی ئهو چیه؟ تهبعهن ئهمه زهمانێ ئیمکانی ھهس که ئینسان خهفهتی دیگهران بخوات.زمانێ مویهسهر ئهبێت که تۆ بێتهرهف نهبێت نسبهت به وهزعیهتی جامیعهت. قورئان بهحسی سوننهتی تهدافوع ئهکات. ئهفهرمێ: "لولا دفع الله الناسَ بعضهم ببعض لفسدت الارض" خۆ ئینسانگهلی خراوکار، خۆ باتڵ ناوێسێ به دیاری تووه. ئهگهر تۆ بۆ دینهکهت کارت نهکرد، ئهگهر تۆ بو ئیسلام کارت نهکرد، ئهگهر تۆ بۆ پاکی تهلاشت نهکرد، بۆ عیففهت و پاکدامهنی تلاشێکت نهبو، دیگهران بهرخهلافی ئهمه مومکنه تهلاش بکهن. نه مومکینه؛ حهتمهن ئهیکهن. بنابراین تۆ ئهشێ خهفهتی دین بخۆیت و ئیتیفاقهن استفاده کردن له فرسهتگهل جوزئی سوننهتی تهدافوعه. چۆن ئێمه استفاده بکهین له فورسهتگهلێک که وا شکڵ ئهگرێت؟ فورسهتگهلێک کهوا له ئیختیارمانا قهرار ئهگرێت.<br /> • ئێمه زۆر رۆشنه که جهماعهتی دهعوهت و ئیسڵاح ھهدهفێکمان جوز خدمهت به دین نیه. ئهو خوا ئهزانێت. ئهو خوا ئهزانێت که ھیچێکیترمان نهگهرهکه؛ نه ناو، نه شوھرهت، نه ماڵ نه ھیچێکیتر. نه ئهمه که مهترهح بین، نه ئهمه که ریایی بکهین بۆ کهسێ، نه ئهمه که کهسێک دهعوهتمان بکات، نه ئهوه که پیاوی حکومهتێک بین، نه ئهمه که داره دهسی کهسێک بین، نه ئهمه که وابهسته به خارج بین، ھیچکام لهمانه نیه. وه ھیچێکمان قهبوڵ نهکردوه؛ جهماعهتێکی موستهقیلی موسوڵمانی ئێرانین. ھیچ وابهستهگیهکمان نیه. وه ھیچکهسێکیش ناترسێنین. به ئهو پهڕی حیکمهتهوه لهو ئێرانه کار ئهکهین. ئیسه ئێمه له تارانا له ھهشت جێگهی تارانا نوێژ ئهخوێنین. له ھهشت جێگهی تارانا نوێژ ئهخوێنین؛ نوێژی جومعهمان ھهیه، نوێژی جهماعهت ئهخوێنین، ئهو خوا ئهزانێ به ھیچکهسێکمان نهوتوه و ھیچ ئیجازهیهکمان نهگرتوه، و ھیچ بهدیلێکمان نهبوه بۆ ئهو کاره بێژین با کارێک بکهین بۆ حکومهت ئیجازهی ئێمه بدات. ھهر به حیکمهتۆ تهبعهن وهکو له حقوقا ئێژن تهرکی بازێ فیعلمان کردوه بازێ کار، زانیومانه مومکینه حکومهت ئاڵۆز بێ ئهنجاممان نهداوه. وهلێ ھهر به حیکمهتۆ کاری خۆمانمان کردوه و ئیسه الحمدلله بازێ لهو نوێژانه ھهزار نهفهر تێت نوێژ ئهخوێنێ. <br /> • وه ئهم جهماعهته من وائهزانم وهکو فورسهتێکه بۆ ئهھلی سوننهت. فورسهتێکه که بتوانێت ئهھلی سوننهت ئیستیفادهی لێ بکات و ئهم جهماعهتهیش له خزمهتی ئهھلی سوننهتا بێت. <br /> • ئهم دهعوهتهیش کهسانی وهکو کاک ناسر، وه کهسانێکیتر لهسهر تهقوا بونیانگوزاریان کردوه ھهدهفێکیتریان نهبوه. قهتعهن کاری غهڵهت ئهکهین کاری ئیشتیبا ئهکهین، کۆتاییمان ھهس، قوسورمان ھهس، ئێمه مهجموعهیه ئینسانین؛ ئینسانیش دیاره مهعسوم نیه، به جهمعیش مهعسوم نیه، به فهردیش زیاتر مهعسوم نیه. ئێمهیش وانازانین مهعسومین ولێ وائهزانین خزمهتی دینمان کردوه. وه وا ئهزانین کهسانێک که عومری پڕبهرهکهتیان لهگهڵ ئهم جهماعهتا ھهزینه کردوه ئینشاالله لای خوای گهوره جل جلاله سهربهرز بن. له دونیا سهربهرز بن وه له قیامهتیشا ئینشاالله سهربهرز بن.<br />
لطفا بیشتر از این اعتراض نکنید.<br /> نه تنها اصلاح نمیشود، بلکه پس فردا پیش آقایان میروند و میگویند: قدر ما را بدانید. ببینید چقدر از طرف اعضا و هواداران تحت فشار هستیم ولی ما همچنان بر خط اعتدال و وسطیت هستیم!
با سلام به موافقان و مخالفان و احساسات پاک شما عزیزان در مورد این متن من شما را به خواندن این متن دعوت می کنم روزی در روستای عده ای از اهالی کمر به بازسازی مسجد بستند و قرار شد برای ستون اصلی درخت بزرگی را که دور از روستا بود ببرند و بیاورند فردای آن روز همه مردم با بازسازی مسجد موافق بودند ام برای آوردن ستون هر کسی با بهانه ی دیسک کمر و مهمان و .... از همکاری شانه خالی کرد و فقط چند نفر اندک همت را جزم و بار دیگران را نیز برداشتند و هنگام آوردن مردم ازدور نگاه می کردند یکی می گفت چقدر آهسته می آیند اصلا سا ختن مسجد برایشان مهم نیست دیگری می گفت نگاه کنید نمی دانم چرا از بالای کوه نمی آیند نزدکتر است و بعضی وقتها آنها را شماتت و گاهی به آنها می خندیدند شاید عزیزان این حکایت ما باشد کمی منصف باشیم مگر نمی دانید ان بعض الظن اثم
سلام <br /> دوست ارجمند زیبا گفتی جزاکم الله <br /> واقعا انسان تا خودش درگیر امور و کار نشود نمی دونه مشکل خم و پیچ کار کجاست <br /> لذا قضاوتهای می کند که بسیار دور از واقعیت است <br /> ولی خب اونار که بار را بر دوش دارند شکر خدا اکثرا صبورند و شنوا <br /> با تشکر / صادقی
مگر نمی دانی که آن هایی که از ترس هیچ نمی گویندو از ترس هیچ نمی کنند و از ترس چند پهلو سخن می گویند این عاقبتشان است:<br /> <br /> قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿۲۴﴾<br /> <br /> بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آوردهاید و تجارتى که از کسادش بیمناکید و سراهایى را که خوش مىدارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوستداشتنىتر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایى نمىکند- توبه-24<br /> <br /> واقعا این دوستمان در نظر قبلی خوب گفته<br /> اعتراض نکنید...<br /> ...<br /> <br /> ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَن یَشَاءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۷﴾<br /> <br /> <br />
وقتی در صحنه حق و باطل نیستی وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است<br />
سلام به همه خواهران وبرادران دینی (واعتصموا بحبل لله ولاتفرقوا) ما باید دروهله اول جهاد اکبر را انجام دهیم که همان جهاد نفس است بعد به نقد از عملکرد دیکران ببردازیم _<br /> مکن به جشم حقارت نکاه در من مست<br /> که ابروی شریعت بدین قدر نرود